
#معرفی کتاب
پنجشنبه 98/05/10
معرفی کتاب
نویسنده درباره این کتاب می گوید: «در زمان نگارش کتاب قصد داشتم به تردید در مورد جبهه رفتن نوجوانان و اینکه اکنون برخی آن را افسانه می پندارند پاسخ دهم و واقعیت داشتن آن را در قالب داستان بیان کنم.»
وی ادامه داد: «نگارش این کتاب به گونه ای است که هم بچه های دوران راهنمایی می توانند آن را بخوانند و هم بزرگترها و اختصاص به یک گروه سنی ندارد.»
“زمانی برای بزرگ شدن” ماجرای نوجوانی به نام محمد است که پنهان از چشم پدر عازم جبهه می شود در حالی که “مسعود” برادر او به منافقان پیوسته است. محمود را با همراهانش به یک اردوی تدارکاتی می برند و از همان ابتدا دوران تجربه های جدید او آغاز می شود. محمود در اردوگاه متوجه رفت و آمد فرد مشکوکی می شود. سپس طی ماجرایی آن شخص با یک منافق دیگر شناسایی و دستگیر می شوند اما یکی از آن دو خود را با سیانور می کشد و دیگری اعتراف می کند که یک عملیات ما در جنوب لو رفته است. مدتی بعد نامه از از پدر به دستش می رسد که برخلاف تصورش، از آمدن او به جبهه نه تنها اظهار ناراحتی نکرده بلکه برعکس ابراز رضایت کرده است…
“زمانی برای بزرگ شدن” تاکنون سه جایزه کتاب سال شهید غنی پور، جایزه 20 سال ادبیات دفاع مقدس و کتاب سال دفاع مقدس را به خود اختصاص داده است.

#معرفی کتاب
پنجشنبه 98/05/10
همیشه خواندن خاطرات کسانی که یک شبه مسیر زندگی شان عوض می شود و از بی راهه به راه درست می رسند جذاب و آموزنده است. برخی تصمیم های یک شبه و تغییر و تحول های لحظه ای، دنیای آدمی را آباد می کند و برخی برعکس؛ از دنیا می گذری و به دنیای بعدی می رسید.
داستان محمد عرب از نوع دوم است؛ کسی که جوانی اش در لس آنجلس و گشت وگذار در حال وهوای یکی از بزرگ ترین شهرهای آمریکا گذشته و حالا برای تکمیل کردن مجموعه خوشی هایش راهی ریو دوژانیروی برزیل می شود تا شرکت در کارناوال رقص و موسیقی برزیلی ها هم آلبوم خاطراتش را پر کند.
اما درست در همین لحظات حضور در برزیل و در سروصدای یکی از گروه های موسیقی، جرقه ای ذهن محمد را تکان می دهد و تا به امروز مسیر زندگی اش را عوض می کند.
«چند آیۀ دیگر خواندم و جلو رفتم. تا آیۀ 23 و 24 سورۀ بقره. حس خاصی نداشتم. برای همین قرآن را بستم و گذاشتم کنار. چراغ را خاموش کردم و خوابیدم. چندلحظه ای که گذشت، یک دفعه با خودم فکر کردم که معنی این جمله هایی که خواندم چه بود؟ همان اول کار می گوید: «این است کتابی که راهنمای پرهیزکاران است.» و …
این جملات، شروع جرقه ای است که تا به امروز زندگی خیلی های دیگر مثل محمد عرب را تغییر داده و به مسیر صحیح کشانده است.







1398/05/26 @ 08:57:49 ق.ظ
عابدی [عضو]
سلام میکنم به شما، سلام به شما و محبتی که از آن سرشار هستید. سلام به شما و دلهایی که پر از محبت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) است. سلام به شما که برای رسیدن عید بزرگ غدیر لحظه شماری میکنید.
غدیر یک جریان است و یک فرهنگ است و یک دین و مکتب است و ما باید این را احیا کنیم.
تبلیغ غدیر جزء واجبات است. مثل نماز که میخوانیم، اصل دین، ولایت و اصول دین از فروع دین مهمتر است. پیامبر فرمودند: «فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَ الْوالِدُ الْوَلَدَ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ»
یک نکته که در غدیر باید خیلی پررنگ شود برپایی کاروانهای شادی است.
بیاییدهمه دست به دست هم بدهیم که انشاءالله غدیر امسال با شکوه برگزار شود و در برپایی کاروان¬های شادی در سرتاسر ایران اسلامی، محبت خودمان را به مولا علی(ع) نشان بدهیم.
یا علی