موضوع: "اربعین"

اربعین

اربعین

در بررسی عدد یک، جلوه‌ی یگانه‏ پرستی،کمال‎طلبی، ستایش فردیت و تعالی‏ خواهی بروز می‌کند و بررسی باورهای عامیانه در قالب عدد یک، شناخت جامعه شناسی را نیز به دنبال دارد. عدد یک سرآغاز،  زیر بنا و سازنده تمام اعداد است و نقش مهمی در نظریه اعداد و استقرای ریاضی و همچنین در ادبیات و عرفان دارد و در بحث خداشناسی تنها خدای واحد آفریننده جهان است.[1]

       اعداد نه تنها در زندگی مادی که در زندگی معنوی ما نیز حائز اهمیت فراوانند، تعدا رکعات نماز، تعداد تسبیحات اربعه، تعداد تسبیحات حضرت فاطمه (س) و امثال اینها نشان می دهند که زندگی معنوی جدا از اعداد نیست. منزلت اعداد منحصر به اعدادی نظیر پنج، هفت، دوازده وچهارده و چهل می شود که برای هریک دلیل یا دلایلی را ذکر کرده اند:عدد پنج به دلیل ۵ تن پیامبر اولوالعزم و ۵ تن آل عبا،عدد هفت به واسطه ۷ آسمان و ۷شهر عشق و ۷ مرحله سلوک عارفان، ۷ دور طواف خانه خدا.عدد دوازده به دلیل ۱۲ معصوم و۱۲ چشمه ایی که به معجزه حضرت موسی از دل سنگ جوشید،وعدد چهارده به دلیل ۱۴ معصوم تقدس یافته اند. [2]

سر عدد چهل

برای عدد چهل دلایلی موجود باشد: عقل آدمی در چهل سالگی به بالاترین کمال خود در حد استعداد هر فرد می رسد،حضرت رسول در سن چهل سالگی به رسالت مبعوث شدند، حضرت موسی چهل روز در کوه معتکف بود تا الواح هفتگانه را دریافت داشت،قوم بنی اسراییل به دلیل کفران نعمت و پرستش گوساله به سرگردانی چهل ساله محکوم شدند،و تخمیر طینت آدم ابوالبشر در ۴۰ روز به اتمام رسید. عارفان وسالکان طریق حق چله نشینی را از همین آفرینش چهل روزه حضرت آدم اقتباس کردند، سهروردی بیان می کند که: خداوند انسان را در چهل روز آفرید و هر روز صفتی به او اعطا کرد که هریک حجابی ومایه تعلق وی به دنیا بود تا اینکه در روز چهلم حجاب ها کامل و متراکم شد. در چله نشینی سالک یک به یک حجاب ها را می درد تا در روز چهلم انوار حق در وی تجلی می یابد. هرچند اربعین از اعداد و کمیات است ولی در فرهنگ عرفان اسلامی این واژه کمّی در ارتباط با کیفیات مطرح می شود و لذا تکرار عمل تا چهل مرتبه تکمیل کننده ابعاد روحانی و عرفانی انسان را باعث می گردد. سید مهدی بحرالعلوم در زمینه جایگاه عدد چهل فرموده است: خود به عیان دیده ام و به بیان دانسته ام که این مرحله شریفه، از مراحل عدد را خاصیتی خاص و تاثیری مخصوص است، در ظهور استعداد(ها) و تتمیم ملکات، در طی منازل و قطع مراحل. خاصیت اربعین در ظهور فعلیت و بروزاستعداد و حصول صفات ملکه، امری است که در آیات واخبار بر آن تصریح شده است، و در سلوک و خودسازی، برای جلب فیوضات وانوارالهی، چنانچه در قرآن و گفتار معصومین(ع ) و سیره اولیاء آمده است، عدد اربعین دارای جایگاه ویژه و بلنداست. در حقیقت عدد چهل سمبل آغازین تکامل، مظهر کمال، جلوه پختگی، اعلام پشت سر گذاشتن مرحله خامی و نادانی، نخستین مرحله هوشیاری.. . می باشد به هر روی مثالهای فراوانی را می توان در اهمیت عدد چهل در آیات و روایات یافت ولی در نهایت همانند بسیاری موارد که برای انسان نامکشوف است سّر عدد چهل نیز برای ما نامشخص است. چه فلسفه وحکمتی در این نهفته است که چهل روز بعداز در گذشت فردی، خویشان وی گرد هم آمده و به عزاداری می پردازند؟ اگر هدف تنها یادآوری نام آن تازه گذشته است، چرا ۳۰ روز یا ۵۰ روز یا هرعدد دیگری را برای این امر اختصاص نداده اند؟ در عدد چهل چه سری نهفته است وبعد از گذشت این چهل روز چه روی می دهد و بایستی روی می داده است؟ شاید پس از گذشت این مدت انسان به روشن بینی نسبت به آن رویداد دست می یابد، غبار اندوه اندکی برخاسته وقدرت تحلیل سربرمی آورد وبه انسان مجال می دهد به بازبینی آنچه گذشته بپردازد..[3]

(هر کس نابینایی را در دشتی چهل قدم راه برد، اگر همه زمین پر از طلا گردد(به او داده شود) به اندازه سوزنی از پاداش این کار او داده نشده است. چنانچه او را از خطری که بر سر راهش قرار داشته باشد، بگذراند، روز قیامت این کار در ترازوی حسنات او صد هزار بار بزرگتر از دنیا باشد).

روایات عدد چهل

 فضیلت علم آموزی، رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «مَنْ خَرَجَ یَطْلُبُ بَاباً مِنْ عِلْمٍ لِیَرُدَّ بِهِ بَاطِلًا إِلَی حَقٍّ أَوْ ضَلَالَهً إِلَی هُدًی کَانَ عَمَلُهُ ذَلِکَ کَعِبَادَهِ مُتَعَبِّدٍ أَرْبَعِینَ عَامّا» (هر که برای آموختن یک باب از دانشی بیرون رود، تا به وسیله آن باطلی را به حق یا گمراهی و ظلالتی را به هدایت باز گرداند، این کار او مانند عبادت چهل سال عبادت کننده است).

انسانی که بدیش بیشتر از خوبیش باشد، رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «إِذَا بَلَغَ الرَّجُلُ أَرْبَعِینَ سَنَهً وَ لَمْ یَغْلِبْ خَیْرُهُ شَرَّهُ قَبَّلَ الشَّیْطَانُ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ قَالَ هَذَا وَجْهٌ لَا یُفْلِح»(هرگاه آدمی به چهل سالگی رسد و خوبیش بر بدیش چیره نگردد، شیطان بر پیشانی او بوسه زند و گوید این چهره ای است که رستگار نمی­شود).

نوشتن قضا و قدر بر انسان، رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «یَدْخُل الْمَلَک عَلَی النُّطْفَه بَعْدَمَا تَسْتَقِرّ فِی الرَّحِم بِأَرْبَعِینَ لَیْلَه فَیَقُول یَا رَبّ مَاذَا ؟ أَشَقِیٌّ أَمْ سَعِیدٌ؟ أَذَکَرٌ أَمْ أُنْثَی ؟ فَیَقُول اللَّه فَیُکْتَبَانِ وَیُکْتَب عَمَله وَأَثَره وَمُصِیبَته وَرِزْقه وَأَجَلُهُ» (چهل شب پس از جای گرفتن نطفه در رحم، فرشته ای نزد آن می رود و می گوید: پروردگارا فرمان چیست؟ بدبخت یا خوشبخت؟ پسر یا دختر؟ پس خداوند دستور می دهد و سعادت یا شقاوت و دختر یا پسر بودن آن نطفه و نیز عمل و اثر و مصیبت و گرفتاری و روزی و اجلش نوشته می شود(البته قضا و قدر با توجّه به علم الهی است یعنی خداوند می داند که او از اختیاراتش و تمام نعمتهای معنوی و مادی که برای او فراهم کرده حسن استفاده را می کند یا سوء استفاده، این علم الهی منافات با اختیار انسان ندارد)).

سخن کم گفتن، رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «لَمّا أهبَطَ اللّهُ آدمَ إلَی الأرضِ مَکَثَ فیها ما شاءَ اللّهُ أن یَمکُثَ، ثُمّ قالَ لَهُ بَنُوهُ یا أبانا تَکلَّمْ، فقامَ خَطیبا فی أربَعینَ ألفا مِن وُلدِهِ و وُلدِ وُلدِه) ترک خوردن گوشت، امام صادق علیه السلام فرمودند: «اللَّحْمُ یُنْبِتُ اللَّحْمَ وَ مَنْ تَرَکَ اللَّحْمَ أَرْبَعِینَ یَوْماً سَاءَ خُلُقُهُ وَ مَنْ سَاءَ خُلُقُهُ فَأَذِّنُوا فِی أُذُنِهِ»(گوشت، گوشت می رویاند و هر کس چهل روز گوشت نخورد، بد خلق شود و هر کس بد اخلاق شد، در گوشش اذان بگویید).

بدی و زشتی ربا، امام باقر علیه السلام فرمودند: «دِرْهَمٌ رِبًا أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ أَرْبَعِینَ زَنْیَهً»(یک درهم ربا نزد خداوند بدتر از چهل بار زنا کردن است).

 نمازی که با مسواک زدن خوانده شود، رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به امیرالمؤمنین علیه السلام سفارش نمودند: «یَا عَلِیُّ عَلَیْکَ بِالسِّوَاکِ وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا تُقِلَّ مِنْهُ فَافْعَلْ فَإِنَّ کُلَّ صَلَاهٍ تُصَلِّیهَا بِالسِّوَاکِ تَفْضُلُ عَلَی الَّتِی تُصَلِّیهَا بِغَیْرِ سِوَاکٍ أَرْبَعِینَ یَوْماً» (ای علی! بر تو باد مسواک زدن، اگر توانستی که از این کار کم نکنی، چنین کن زیرا هر نمازی که با مسواک زدن بخوانی، از چهل روز نمازی که بی مسواک زدن، گزاری برتر است).

زیان غیبت مسلمان به نماز و روزه، رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «مَنِ اغْتَابَ مُسْلِماً أَوْ مُسْلِمَهً لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ صَلَاتَهُ وَ لَا صِیَامَهُ أَرْبَعِینَ یَوْماً وَ لَیْلَهً إِلَّا أَنْ یَغْفِرَ لَهُ صَاحِبُهُ»(هر که از مردی مسلمان یا زنی مسلمان غیبت کند، خداوند متعال تا چهل شبانه روز نه نمازی از او می پذیرد و نه روزه اش را مگر این که غیبت شونده او را ببخشد).[4]