موضوع: "بدون موضوع"
مسافر حرم
سه شنبه 94/06/31
عازم مشهد شدم تا با تو درد دل كنم
بودنم را می كنم این گونه باور بیشتر
مرقدت ضرب المثل های مرا تغییر داد
هركه بامش بیش، برفش… نه! كبوتر، بیشتر
چار فصل مشهد از عطر گلاب آكنده است
این چنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر
پیش تو شاه و گدا یكسان ترند از هر كجا
این حرم دیگر ندارد حرف كمتر، بیشتر
ای كه راه انداختی امروز و فردای مرا!
چشم بر راه تو هستم روز آخر بیشتر
از غلامان شما هم می شود دنیا گرفت
من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر
اقا به دادم میرسی؟؟؟
سه شنبه 94/06/31
زائری بارانی ام آقا به دادم میرسی؟
بی پناهم، خسته ام، تنها به دادم میرسی ؟
گر چه آهو نیستم اما پر از دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوها به دادم میرسی ؟
از کبوترها که میپرسم نشانم میدهند
گنبدُ گلدسته هایت را به دادم میرسی ؟
من دخیل التماس را به چشمت بسته ام
هشتمین دردانه زهرا به دادم میرسی ؟
دلتنگ حرم
سه شنبه 94/06/31
چند روزیست دلــم میــل ِ زیــارت دارد
باز حس می کنم این قلب، حرارت دارد
واژه در واژه برای تــو غـزل میگویم
بیـت بیـت غـزلـم عرض ِ ارادت دارد
بی جهت نیست کـه قلبـم بـه کبـوتـر هایت
چنـد سالیست کـه احساس ِ حسـادت دارد
نیستــم لایق ِ دیــدار تـــو، امــا آقــا
چشم هایـم بـه تمـاشـای تـــو عـادت دارد
آه ! دلتنگ ِ تـو ام، بـاز مـرا دعـوت کن
چند روزیست دلــم میــل ِ زیــارت دارد . . .
یا حسین (ع)
چهارشنبه 94/06/18
آقا جان یا ابا عبد الله
زندگی بهانه است !
من هوا را به امید همنفسی با زائرانت
تنفس می کنم.
خدایا دوستت دارم...
چهارشنبه 94/06/18
تو را دوست دارم.
یوسف گفت: ای جوانمرد ! دوستی تو به چه کار من آید؟
از این دوستی مرا به بلا افکنی
و خود نیز بلا بینی!
پدرم یعقوب، مرا دوست داشت و بر سر این دوستی،
او بیناییاش را از دست داد.
و من به چاه افتادم.
زلیخا ادعای دوستی من کرد و به سرزنش مصریان دچار شد
و من مدتها زندانی شدم.