ماه خدا...

 

                                  

 

            

خاطره کوتاه از شهید رجایی...

 

یک شب بعد از فراغ از کار روزانه، زودتر از حد معمول به منزل می رفت.در میدان سر چشمه به راننده اش گفت در کناری بایست، همینجا کار دارم. این توقف ناگهانی

آن هم در آن وقت شب در جایی که خبری از مسائل مهم مملکتی یا کار اداری نبود همراهان را غافل گیر و بهت زده کرد. پرسیدم چه کاری دارید که بعدا نجام دهیم. گفت

می خواهم کمی پرتغال بخرم . گفتم اجازه بدهید یکی از محافظان بخرد. گفت: خودم باید بخرم تا بی واسطه در جریان تلاش مردم، وضع خرید و فروش، قیمت جنس، نگاه و

احساسات فروشنده نسبت به کارکرد و سود و زیانش باشم. ضمناً می خواهم با انجام این نوع کار های شخصی، وظیفه ام از یادم نرود.


                                                                                                                       منبع: کتاب «خاطراتی از شهید رجایی، حدیث جاودانگی»

 

بانوی من به تو می اندیشم...

     


  وقتی به تو می‌اندیشم، از دست‌های تهی خویش شرمسار می‌شوم و بغضی که هر از گاهی میهمان گلوی خشک و گرفته‌ام است، 

آرام‌آرام می‌شکند و بر پهنای صورت گنهکارم می‌لغزد و جاری می‌شود. یک دنیا قافله اشک و آه و ماتم! پس با همین شبنم‌های دل

گرفته وضوی عاشقی می‌کنم و به نام یگانه عالم و به یاد تو که نگین آفرینش تمام بانوان عالمی، می‌نگارم باشد که قبول آید و درنظر

افتد و زیر لب با خود زمزمه می‌کنم که:

وضو گرفت دلم تا دوباره قصه بگوید            فقط غزل بسراید به نذرحضرت زهرا(س)

دلنوشته ای به بهانه ی دهه فجر

سلام بر تو ای مطلعِ فجر. ای سپیده سحر، ای انفجار نور، خوش آمدی.

خوش آمدی که با آمدنت زنجیرهای سنگی از گردنمان گسیخت، کمرهای خمیده مان راست شد،

بر لب های پژمرده مان شکوفه های تبسم نشست،

در قلب های سوخته مان گلبوته های عشق و امید رویید و بر گونه های زردمان گلخنده های شادی نمودار شد.

خوش آمدی که با مقدمت، عطر آزادی به جای بوی باروت در فضای میهن اسلامی مان پیچید و قفس ها شکسته شد.

خوش آمدی که با آمدنت، سوز و سرما از شهر و دیارمان گریخت.

خوش آمدی ای فجر پیروزی. تو طلوع آزادی وطن، بارش مهتاب، ترانه عشق، نردبان عروجی. مقدمت را گرامی می داریم و پیامت را پاسداری می کنیم.

ای امام خوش آمدی

 

مختصری از زندگی نامه امام رضا (علیه سلام)

نام شریفشان : علی

پدر بزرگواریشان : امام موسى کاظم (علیه السلام)

مادر گرامیشان : بانویى مكرّمه به نام نجمه يا تكتم است، وى پس از ولادت حضرت رضا طاهره - پاكيزه - نام گرفت. وى بانویى عفيف و

خردمند و از اشراف عجم بوده است.

کنیه ها: ابوالحسن و ابوعلی

القاب حضرت:

رضا، صابر، زکی، ولی، فاضل، وفی، صدیق، رضی، سراج الله، نورالهدی، قرة عین المؤمنین، مکیدة الملحدین و عالم آل محمد صلی الله علیه و

آله و سلم.

مشهورترين لقب:

مشهورترين لقب آن حضرت «رضا» است و در سبب اختصاص اين لقب گفته اند: «او از آن روى رضا خوانده شد كه در آسمان خوشايند و در

زمين مورد خشنودى پيامبر خدا و امامان پس از او بود. همچنين گفته شده: از آن روى كه همگان، خواه مخالفان و خواه همراهان به او خشنود

بودند. سرانجام، گفته شده است: از آن روى او را رضا خوانده اند كه مأمون به او خشنود شد.”

تاریخ تولد: ولادت آن امام همام را مشهور محدثان و مورخان در 11 ذالقعده سال 148 ه.ق دانسته‏اند و اين همان سالى است كه حضرت صادق‏ از

دنيا رحلت کردند ولى برخى تولد حضرت رضا علیه السلام را پنج سال بعد از رحلت حضرت صادق‏ نگاشته‏اند.

مادر بزرگوار آن حضرت جناب نجمه گويد: من هنگام باردارى به پسرم علی، احساس سنگينى نمى‏كردم، به هنگام خواب از درون خود، صداى

ذكر خداوند مى‏شنيدم به گونه‏اى كه هراسناك مى‏شدم، چون او را به دنيا آوردم دست و پا را بر زمين نهاد ، سر به آسمان بلندکرد و مانند كسى كه

سخنى مى‏گويد، لب هايش حركت مى‏كرد.

حضرت موسى بن جعفر چون فرزند خويش را ديد ، فرمود: «هنيئاً لك يا نجمه كرامه ربّك» (اى نجمه، بزرگداشت خداوند گراميت باد). سپس

نوزاد را در پارچه‏اى سفيد پوشانده به حضرت دادند، حضرتش در گوش راست فرزند خويش اذان و در گوش چپ وى اقامه گفت و آب فرات طلبيد

و با آن از او كام برداشت و به مادرش فرمود: «خُذيهِ فَاِنَّهُ بَقِيّه اللهِ تَعالى فى اَرْضِهِ» (بگير او را كه او باقي مانده الهى در زمين خداوند است).

حضرت كاظم‏ بعد از تولد امام رضا به مادر حضرت رضا لقب طاهره يعنى پاكيزه داد.

حضرت موسى بن جعفر به فرزندان خويش مى‏فرمود:

اين برادر شما علی بن موسى، عالم آل محمّد است، در مورد دين خود از او بپرسيد و آن چه مى‏گويد حفظ كنيد، من از پدرم جعفر بن محمد بارها

شنيدم كه به من مى‏گفت: »اِنّ عالِمَ آلِ مُحَمَّدٍ لَفى صُلْبِكَ وَ لَيْتَنى اَدْرَكْتُهُ فَاِنَّهُ سَمِىُّ اَميرِالمُؤْمِنينَ علی« يعنى عالم آل محمد در نسل توست، اى كاش من

او را مى‏ديدم، او همنام اميرالمؤمنين، علی‏ است.

محل تولّد: مدينه‌ي منوّره

تعداد فرزندان: در ميان مورخان و محدثان در مورد تعداد فرزندان حضرت رضا اختلاف است، بسيارى حضرت جوادعلیه السلام را تنها فرزند حضرت

رضا علیه السلام مى‏دانند همانند شيخ مفيد (قدس سره) و ابن شهر آشوب ولى برخى فرزندان ديگرى براى حضرت شمرده‏اند، از جمله دخترى به

نام فاطمه. ولى برخى روايات، تك فرزندى حضرت را تأييد مى‏كند. مردى به نام حنان بن سَدير گويد: به حضرت رضا عرض كردم: آيا مى‏شود امام

بدون فرزند و جانشين باشد؟ حضرت فرمود: نه، و بدان كه مرا جز يك فرزند نخواهد بود، ولى خداوند به او فرزندان فراوانی عطا می کند.

حاكمان زمان حضرت: منصور دوانيقى، مهدى عباسى، هادى عباسى، هارون الرشيد، محمد امين، مأمون عباسى

تاريخ ولايت عهدى: رمضان سال 201 ه.ق (به اجبار مامون عباسی)

مدت عمر حضرت: بنا بر روایت مشهور 55 سال

تاريخ شهادت: وفات آن حضرت را نيز به سالهاى (202، 203 و 206 ق) دانسته انداما بيشتر بر آنند كه ولادت آن حضرت در سال (148 ق)

يعنى همان سال وفات امام صادق عليه السّلام بوده است؛ چنان كه مفيد، كلينى ، كفعمى ، شهيد، طبرسى ، صدوق، ابن زهره، مسعودى ، ابوالفداء،

ابن اثير، ابن حجر، ابن جوزى و كسانى ديگر اين نظر را برگزيده اند.


درباره تاريخ وفات آن حضرت نيز عقيده اكثر عالمان همان سال (203 ق) است.

قاتل حضرت: مأمون عباسى به وسيله‌ي زهر

مرقد حضرت: مشهد مقدس

در روايات متعددى از پيامبر اكرم‏ واميرالمؤمنين و حضرت صادق علیه السلام به وجود آن امام همام و همچنین به شهادت مظلومانه ايشان و مرقد

شريف آن حضرت در خراسان و ثواب فوق العاده‌ي زيارت ايشان اشاره شده است.